تشکیک عامی«تشکیک» در لغت به معنای شک و تردید است، و اصل مسئله تشکیک در منطق مطرح است. در منطق میگویند کلی یا متواطی است یا مشکک. در متواطی، نسبت کلی به افراد، متفاوت نیست. اما در مشکک، کلی بر افراد به تفاوت صدق میکند؛ یک فرد اولویت دارد به کلی تا فرد دیگر. [۲]
مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۷، ص۳۴۴، تهران، صدرا، ۱۳۸۱ش.
حکما و فلاسفه در آثار خود سه نوع تشکیک را برمی شمرند که یکی از آنها تشکیک عامی است. [۳]
برهانی فر، محمد حسن، قربانی، معصومه، بررسی تطبیقی تشکیک وجود با وحدت شخصی، فصلنامه حکمت و فلسفه، ش ۲، زمستان ۸۸، ص۱۴۸.
۱ - تشکیک عامیتشکیک را در موردی عامی گویند که ما به الاختلاف در آن، غیر از ما به الاتحاد باشد. و در حقیقت تشکیک به اموری است که زاید بر ذات و خارج از آن است؛ مانند تشکیک به عوارض. توضیح: تشکیک عامی آن است که صدق یک مفهوم کلی بر مصادیق خود یکسان نبوده، بلکه به طور مختلف بر افراد خود تطبیق کند. آن مصادیق همه در معنای آن اسم مشترک باشند و در عین حال یکسان نباشند؛ مثلا کلمه حرارت بر گرماهای متفاوت صدق میکند و یا اشیا در حرارت یکسان نیستند یا سفیدی بر اشیای سفید صدق میکند. اما برخی سفیدترند و برخی کم تر سفیدند. به عنوان نمونه کلمه سفید بر برف، پنبه و عاج فیل صدق میکند، اما یکی اقدم یا اشد از دیگری است. در این تشکیک ما به الاختلاف غیر از ما به الاشتراک است؛ یعنی پنبه، برف و عاج فیل در اصل سفیدی مشترکاند، اما در امور دیگر با یکدیگر متفاوتاند و همین تفاوتها باعث شده است تا یکی سفیدتر از دیگری باشد. در واقع، این جا اختلاف به امور زاید بر ذات این اشیا است؛ لذا این نوع تشکیک به تواطؤ بر میگردد، ولی افراد ساده اندیش (عموم مردم) این را تشکیک میپندارند و آن را تشکیک عامی گویند. [۵]
جوادی آملی، عبدالله، رحیق مختوم، شرح حکمت متعالیه، ج۱، ص۲۵۸، قم، مرکز نشر اسراء، ۱۳۷۶ ش.
این نوع تشکیک در واقع، تنها یک بحث منطقی است و کم تر در مباحث فلسفی مطرح میشود؛ زیرا بیش تر به بحث لفظی شباهت دارد تا به وجودشناسی. [۶]
. ر. ک: عابدی، احمد، تشکیک در فلسفه اسلامی، فصلنامه پژوهشهای فلسفی - کلامی، ش ۵ و ۶.
۲ - پانویس
۳ - منبعپایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «تشکیک عامی». |